تحولات منطقه

 رفتار هفته گذشته ژنرال‌های ارتش بولیوی که در تلویزیون ملی این کشور خواستار استعفا و دستگیری اوو مورالس، رئیس جمهور قانونی و منتخب مردم این کشور شدند، می‌تواند نمونه‌ یک واحد درسی و یک متد آموزشی برای کودتا باشد.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش خبرنگار بین الملل قدس آنلاین؛  رفتار هفته گذشته ژنرال‌های ارتش بولیوی که در تلویزیون ملی این کشور خواستار استعفا و دستگیری اوو مورالس، رئیس جمهور قانونی و منتخب مردم این کشور شدند، می‌تواند نمونه‌ یک واحد درسی و یک متد آموزشی برای کودتا باشد. در عین حال آنچه در بولیوی رخ داد و مورالس را مجبور به ترک کشور کرد، مطمئناً آن‌گونه که رسانه‌های شرکتی و دست راستی ایالات متحده سعی در نشان دادن آن داشتند، نبود.

هیچ یک از رسانه‌های دست راستی ایالات متحده در روزهای پایانی دولت مورالس، از اعتراضات و تظاهرات در این کشور تحت عنوان کودتا نام نبردند و در عوض رسانه‌هایی نظیر ای بی سی نیوز، سی بی اس و نیویورک تایمز با استفاده از اصطلاحاتی نظیر اعتراضات گسترده، جمعیت ناراضی و عصبانی، مردم خشمگین از تقلب در انتخابات و دیکتاتوری تمام عیار، همه سعی خود را برای توجیه کودتایی که در بولیوی رخ داد، به کار بردند تا به یک کودتای تمام عیار رنگ و بوی اعتراض علیه دیکتاتوری دهند.

هر که با ما نیست علیه ماست

نیویورک تایمز و دیگران فقط زمانی از اصطلاح کودتا در تحلیل‌های خود از آنچه در بولیوی در حال رخ دادن بود، استفاده کردند که مورالس در سال ۲۰۰۶ در یک انتخابات سالم و با آرای مردمی رئیس جمهور بولیوی شد. نیویورک تامیز اما پا را فراتر از این نیز نهاد و پس از خروج وی از خاک بولیوی دولت وی را استبداد گرسنگان نامید که سرانجام قدرت خود را در اثر اعتراضات گسترده مردمی و نه کودتای نظامی با مشارکت سرویس‌های امنیت بیگانه از دست داده است. این در حالی است که سی ان ان درست پس از برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری در بولیوی و اعلام نتایج اولیه شمارش آرا که نشان از پیروزی دوباره مورالس داشت، ضمن رد کردن نتایج انتخابات، وی را به کلاهبرداری و تقلب در انتخابات متهم کرده بود.

البته مشروعیت‌زدایی از انتخابات قانونی و پروژه برنده سازی از یک فرد اشتباه، سرگرمی مورد علاقه رسانه های سازمانی و دست راستی ایالات متحده است؛ انعکاس و پوشش غیرقانونی نظرات و تحلیل های سازمان کشورهای آمریکایی(OAS) مستقر در واشنگتن بدون داشتن مدرک برای تأیید ادعای خود، در مورد انتخابات‌ در کشورهای مخالف سیاست‌های ایالات متحده از جمله در مورد انتخابات اخیر بولیوی در ماه اکتبراز جمله اقدامات این رسانه‌های سازمانی بوده است.

بولیوی و شیلی دو نمونه از دوگانگی سیاست خارجی آمریکا

این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که هیچ یک از این رسانه‌ها حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به ماهیت و چیستی سازمان موسوم به کشورهای آمریکایی(OAS) که یک سازمان با وظایف جنگ سردی است و به صراحت برای جلوگیری از گسترش دولت‌های چپ‌گرا ایجاد شده است، نکرده‌اند. نگاهی اجمالی به قطعنامه رسمی صادره سال ۱۹۶۲ این سازمان در قبال دولت کوبا که در آن ادعا شده است دولت کوبا با اصول و سیستم بین کشورهای آمریکایی ناسازگار است و اینکه این سازمان توسط دولت ایالات متحده اداره می‌شود، نشان می‌دهد که این سازمان درواقع به عنوان ابزاری اساسی در راستای ارتقای منافع ایالات متحده در نیمکره غربی با هدف مقابله با نفوذ کشورهای ضدآمریکایی همچون بولیوی است.

رویکرد رسانه‌های دست راستی را می‌توان در رابطه با نحوه واکنش و بازتاب وقایع بولیوی و شیلی به خوبی دریافت؛ در حالی که سباستین پینیه‌را، رئیس جمهور شیلی که یک میلیاردر محافظه کار مورد حمایت آمریکا محسوب می‌شود در این کشور به معنای واقعی کلمه اعلام جنگ کرده است، این رسانه ها تظاهرات چند میلیون نفری مردم را شورش قلمداد می‌کنند، اما کودتای نظامیان با کمک سرویس های امنیت بیگانه در بولیوی را که با آدم ربایی، شکنجه مقامات منتخب، غارت خانه مورالس و سوزاندن ساختمان‌های عمومی و پرچم ملی این کشور همراه بوده را اعتراضات مردمی علیه دیکتاتوری و استبداد می‌نامند.

پیام رسانه‌های سازمانی آمریکایی در قبال پرونده بولیوی مشخص است: اگر ما نتیجه را دوست داشته باشیم، کودتا کودتا نیست.

ونزوئلا و طنز تلخ اعلام بی‌طرفی رسانه‌های آمریکایی

مورالس نخستین رئیس جمهور بومی با اکثریت آرای بومی بود که جایگزین یک فرد سفید پوست در اداره دولت بولیوی شد. حزب جنبش به سوی سوسیالیسم او موفق شد فقر را به میزان ۴۲ درصد و فقر شدید را تا ۶۰ درصد کاهش دهد، نرخ بیکاری را به نصف کاهش دهد و برنامه‌های چشمگیری در امور خدمات عمومی انجام دهد. مورالس به عنوان بخشی از موج از بین برنده نئولیبرالیسم در آمریکای لاتین ضمن ملی کردن منابع اصلی این کشور، درآمدهای این کشور را به بهداشت، آموزش و غذای مناسب برای مردم اختصاص می‌داد و سیاست‌های او سبب نگرانی شدید دولت ایالات متحده، شرکت‌های غربی و مطبوعات سازمانی شد که به عنوان نیروهای شوک عقیدتی علیه دولت‌های چپ در آمریکای لاتین عمل می‌کنند.

این روزها در مورد ونزوئلا، روزنامه نگاران غربی - در حالی که خود را بازیگری بی‌طرف و بی‌طرفانه معرفی می‌کنند - به طور غیرمستقیم خود را در «جبهه مقاومت» در برابر دولت مادورو قلمداد می‌کنند و آن را هدف شماره یک خود برای «خلاص شدن از شر مادورو» توصیف می‌کنند. باید اذعان کرد که کلمات قدرت دارند و قاب کردن و به تصویر کشیدن  یک رویداد روش قدرتمندی برای مشروعیت بخشی و صدالبته مشروعیت‌زدایی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.